اعتیاد و تعریف آن
تعریف اعتیاد در طی دهه های گذشته دستخوش تغییرات زیادی بوده است.در گذشته این تعریف، صرفا به وابستگی به مواد مخدر شیمیایی محدود بود. بعدها اعتیاد رفتاری نیز مورد توجه قرار گرفت. البته در آغاز تعریف اعتیاد رفتاری بیشتر به رفتارهای جنسی اشاره می کرد.
کم کم مردم متوجه شدند
که با انواع دیگری از وابستگی مواجه هستند ولی تعریف اعتیاد شامل آنها نمی شد. اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به کار و اعتیاد به بازی های کامپیوتری تنها نمونه هایی از اعتیادهای جدیدی هستند که ما با آنها مواجه هستیم.
پس از مدتی
تقسیم بندی دیگری در تعریف آن شکل گرفت: اعتیاد فرایندی در برابر وابستگی شیمیایی. مثلا وابستگی به قمار به عنوان اعتیاد فرایندی و اعتیاد به هرویین به عنوان اعتیاد شیمیایی در نظر گرفته شد.
اما
این تقسیم بندی جدید در تعریف مصرف از دیدگاه روانشناسی، گرچه در مجامع علمی مفید بود ولی در فضای عمومی جامعه تاثیر مثبت چندانی نداشت. چون نسل جدیدی بوجود آمده بودند که اعتقاد داشتند برخی از مواد مخدر وابستگی شیمیایی ندارند و فقط وابستگی فرایندی دارند. پس چون خطر کمی دارند می شود به سراغشان رفت. در صورتی که متخصصان معتقد بودند که بسیاری از وابستگی ها فرایندی خطرناکتر از اعتیادهای شیمیایی هستند و همچنین ترک کردن آنها دشوارتر است. اما امروزه در اکثر منابع تعریف وابستگی به گونه ای است که همه انواع وابستگی را به خوبی پوشش می دهد. در صورتی که بخش مشترک تعاریف مختلف را مرور کنیم تا به تعریف ساده وابستگی برسیم شاید تعریف زیربرای وابستگی مناسب باشد:
هرنوع درگیرشدن و وابستگی به یک محرک که با وجود اثرات نامطلوبش، برای ذهن ما خوشایند بوده و هربار تجربه آن محرک، رغبت درونی ما را به تکرار آن تجربه بیشتر کند.
صرفا خوشایندبودن یا داشتن اثرات نامطلوب نمی تواند به معنای وابستگی و معتادشدن باشد. مثلا نشستن پشت ماشین و رانندگی در شهر، به شرط خلوت بودن خیابان ها می تواند خوشایند باشد، ضمن اینکه اثرات نامطلوب هم دارد( به دلیل کاهش امکان پیاده روی که برای سلامتی توصیه می شود) اما نمی توان این رفتار را وابستگی نامید. در اینجا آنچه اهمیت دارد، جمله آخر در تعریف وابستگی می باشد: اینکه میل و رغبت ما به تکرار یک تجربه افزایش یابد.
اکنون بهتر می توان فهمید
که چرا متخصصان، استفاده دائمی از بازی هایی مانند Angri Birdsو Clash of Clans را مصداق هایی از وابستگی رفتاری می دانند.چون هربار استفاده از این بازی ها فرد را به استفاده بیشتر ترغیب می کند و این روند چنان طراحی شده که براحتی پایان نمی یابد.
به همین دلیل می توان متوجه شد که چرا راهکار استفاده از الکل به منظور فراموش کردن مشکلات، تحت عنوان وابستگی به الکل شناخته می شود. چون شخصی که یکبار برای حل موقت یا فراموش کردن مشکل خود به سراغ الکل برود احتمالا به تکرار این تجربه در مواجهه با مشکلات بعدی هم ترغیب خواهد شد و اساسا این روش حل مشکل ، مشکلات جدیدتر و بزرگتری را درپی خواهد داشت.