برای شناخت نیم کره چپ و راست مغز در ابتدا به گذشته دور شناخت مغز می پردازیم. تا دوهزار سال پیش در واقع انسان چیزی درباره مغز نمی دانست. قبل از یونانیان، بشر مغز را حتی بخشی از بدن انسان نمی دانست، بلکه وجود آن را به شکل بخار، گاز یا روح مستقل از بدن می انگاشت.
تنها در قرن بیستم بود که درواقع گام های بسیار بلندی در شناخت مغز انسان به جلو برداشته شد. هنوز کسان بسیاری تصور می کنند که این پیشرفت عظیم متعلق به نیمه نخست قرن است. بر خلاف این تصور، در سالهای 1930 تا 1940 ما هنوز بر این باور بودیم که مغز یک ماشین ساده و نحوه کار آن بسیار شبیه کامپیوتر های خیلی ابتدایی است که چندین پیام اصلی را به آن خورانده و در محافظه های مناسبی جای می دهند. و این توانایی بود که برای مغز قائل بودند. این نمونه از نگرش درباره مغز در واحد های درسی و آموزشی روانشناسی دانشگاه های دهه 1950 معمول بود.
نیم کره راست و چپ
مدت زمانی زیادی نیست که ما می دانیم مغز به دو بخش چپ و راست تقسیم می شود. در واقع ما می دانیم که اگر ضایعه ای به سمت چپ مغز وارد شود، سمت راست بدن دستخوش فلج می شود و متقابلا اگر سمت راست آسیب ببیند، سمت چپ مشکل پیدا می کند. به عبارت دیگر هر سمت مغز، سمت مقابل بدن را تحت کنترل دارد.
بطور کلی مغز چپ، اداره فعالیت های فکری زیر را بر عهد دارد
1 . ریاضیات
2 . زبان و ترکیب عبارات کلام
3 . منطق
4 . بررسی و تجزیه تحلیل
5 . نویسندگی
و دیگر فعالیتهای مشابه
و سمت راست مغز فعالیتهای کاملا متفاوت دیگری را بر عهده دارد
1 . تصور و تجسم
2 . شناخت رنگ
3 . موسیقی
4 . وزن و آهنگ
5 . خواب و رویاها
و سایر فعالیت های مشابه
دانشمندان پی برده اند که افرادی که کم و بیش عادت کرده اند بطور انحصاری از یک طرف مغز خود استفاده نمایند، بطور نسبی قادر به استفاده از سوی دیگر مغز خود نبودند. به طور کلی، و نیز در موارد خاصی که فعالیتها بطور مشخص در ارتباط با سمت دیگر مغز مورد نیاز بود، این ضعف به چشم می خورد. باز مهم تر از آن دانشمندان دریافتند زمانی که از میان دو قسمت مغز، ((ضعیف تر)) تحریک و ترغیب به همکاری با مغز بخش قوی تر می شد، نتیجه نهایی افزایش فوق العاده در مجموع توانایی و کارآیی آنها بود. و این افزایش نتیجه همکاری دو بخش بمراتب بزرگتر از حد انتظار دانشمندان بود.
گردآورنده: هادی زند کارشناس ارشد روانشناسی